حرم امامزادهها محل آرامش قلبها، تجلی نور و اعتقادات انسان ها هستند.
طهارت روحی، شرط ارتباط با پاک دلان و حضور در اماکن مقدس است. به گزارش خبرنگار ما، اولین گام باور قلبی، ایمان و اعتقاد به خداوند یکتا است. حسن ظن به خدایی که شفابخش روح و جسم است و در بازسازی سلامتی و آرامش انسان نقش مهمی دارد.
بر این باوریم خداوندی که درد را داده حتما بر سر سفره کرامت خود در جهان طبیعت درمان را نیز قرار داده است. امید به خدای قادر و توانا بهترین شیوه قدرتمند برای غلبه بر واقعیتهای تلخ، دشواریها و بیماریها است.
وقتی از مسیر پرپیچ و خم جاده بردسکن به سبزوار میگذری، منظرهای زیبا در دور دست مشاهده میکنی، گنبدی نقرهگون چشمت را به خود خیره میکند. گنبدی از جنس معنویت، معرفت، عشق و ... آری؛ بقعه امامزاده سیدمیرزاطاهر حسینی(ع) واقع در شهرستان بردسکن (امامزاده کدوغن) که شاید این نام برای شهرها و روستاهای توابع پرآوازه و آشنا باشد.
در واقع امامزادهها محل آرامش قلبها، تجلی نور و اعتقادات انسان ها هستند، آرامش دهنده انسانهایی است که با دلی پاک و قلبی آکنده از درد به آنها پناه میآورند.
افرادی که دچار مشکل جسمی، روحی و روانی بوده و توسط پزشک از لحاظ درمانی یا به دلیل نداشتن پول کافی برای ادامه درمان جواب شدهاند با متوسل شدن به حرم امامزادگان، درمان یافتند.
در بردسکن، شب وفات حضرت زینب(س) با اعلام خبری از سوی سرپرست اداره اوقاف و امور خیریه این شهرستان، مبنی بر شفا گرفتن یک بانوی اهل شهر انابد در بقعه امامزاده سیدمیرزا طاهر حسینی(ع) پیگیر این خبر شدم.
لیلا طبسی بانوی انابدی که 35 سال دارد، به دلیل بیماری قلبی و عروقی و تنگی نفس دچار سکته مغزی شده و سمت راست بدن او فلج میشود، سپس وی برای درمان بیماری به مدت 20 روز به فیزیوتراپی میرود.
وی میگوید: طاقت چنین سرنوشت شومی را نداشتم، تصمیم گرفتم برای درمان بیماریام اقدام کنم؛ اما وضعیت مالی بسیار ضعیفی داشتم و نتوانستم پیگیر درمان بیماری خود باشم.
اما در شب وفات بزرگ بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری(س)، به نقل از مادر وی؛ دیدم که لیلا بدون اینکه حرفی بزند اشک در چشمانش حلقه زد وکم کم روح و رمق از پاها و دستهایش بیرون رفت و پاهای او مثل دو چوب خشک آویزان تنش بود، بهطوری که کل اندامش بدون حرکت شده بود، او هیچ دردی را حس نمیکرد.
مادر لیلا در ادامه افزود: من به دلیل کهولت سنی، توان راه رفتن را نداشتم به عروسم که در خانه بود گفتم با آژانس تماس بگیرد تا او را به نزدیکترین بیمارستان برسانیم.
وی گفت: لیلا راضی نبود که او را به بیمارستان ببریم گویا به دلیل مشکل مالی که داشت و میدانست که من و پدرش نیز از پس هزینههای درمانی و بستری شدن او بر نمیآییم.
راننده آژانسی که مدتی بود او را به طور مداوم به فیزیوتراپی برای درمان میبرد، اظهار کرد: او توان حرف زدن را نداشت با اشاره کمی صحبت کرد و فقط گفت که «برویم به امامزاده کدوغن» من هم او و دخترش را به این آستان مقدس بردم.
مهدی مغنی ادامه داد: لیلا با رنج بسیار و با کمک دخترش خود را به ضریح مطهر این آستان مقدس رساند در حالی که دل شکسته بود، تکیه بر بالشتی در کنار ضریح میدهد و از فرط خستگی و گریه زیاد از حال رفته و به خواب فرو میرود.
در این هنگام دختر لیلا، زهرا که 12 سال دارد گفت: مادرم در کنار ضریح مطهر این آستان مقدس دراز کشیده بود من چادری را بر روی او انداختم و روسری خود را نیز به دست مادرم و طرف دیگرش را به ضریح گره زدم؛ به امید شفاعت مادرم، او را به امامزاده سیدطاهر(ع) دخیل بستم.
لیلا جزئیات این اتفاق را چنین تعرف کرد: هنگامی که من به خواب فرو رفته بودم، صدایی را میشنیدم که میگفت: «دستت را به قفل ضریح بگیر و بلند شو»، من با همان حالت نانوانی میگفتم: نمی توانم، من توان بلند شدن و به حرکت درآوردن دست و پاهایم را ندارم که ناگهان صدایی آمد که «تو شفا پیدا کردی بلند شو»، من فورا بلند شدم و از خوشحالی اشک شوق میریختم.
این گزارش میافزاید: در حالی که اشک شوق در چشمان جمعیت حاضر و خانواده لیلا که به این جمعیت افزوده میشد جاری بود، همه به عنایت قدرت ائمه اطهار(ع) پی بردند.
خدا را شکر میکنیم که زندگی دوباره به لیلا طبسی، ساکن انابد، متولد 1355 بخشیده شد تا او بار دیگر بتواند به کنار فرزندان خود باز گردد و دست نوازش مادرانه بر سر آنها کشد.
به امید روزی که تمام بیماران شفا پیدا کنند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.