فاطمه ای طلیعه عشق، ای بهانه هستی
آیه تطهیر وصف عصمت کبراى او
هل أتى تفسیرى از دنیا و از عقباى او
بود زهرا رکن آن رکن زمین و آسمان
رفت و ویران شد سر و سامان آن شاه جهان
جایگاه ویژه حضرت فاطمه(س) از دیدگاه پیامبر(ص)
شأن و منزلت حضرت فاطمه زهرا (س) را همین بس که پیامبر خدا (ص) دربارهاش زیباترین سخنان را بیان فرمودهاند که برخی از آنها عبارتند از:
فاطمه (س) پاره تن پیامبر(ص)
پیامبر(ص) فرمودهاند: فاطمه (س) پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
فاطمه (س) قلب پیامبر(ص)
در روایتی به نقل از پیامبر(ص) آمده است: «هر که این را میشناسد که شناخته است و هر که وی را نمیشناسد بداند: این فاطمه (س) دختر محمّد است و او پاره تن من میباشد، او قلب من است که در بین دو پهلوی من قرار گرفته است؛ پس هر که او را آزار دهد مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد خدای را آزار داده است».
علت مخفیبودن قبر حضرت فاطمه(س)
درباره اینکه قبر حضرت فاطمه زهرا (س) مخفی ماند دو علت میتوان بیان کرد که یکی از علل آن عداوت و دشمنی حکام با اهل بیت(ع) بوده است.
این موضوع در طول تاریخ سابقهای طولانی دارد از جمله اینکه در سال 236 هجری متوکل دستور داد قبر امام حسین(ع) محو و با خاک یکسان شود و قبل از آن هم در قرن اول هجری به دستور بنیامیه، خانه حضرت فاطمه زهرا (س) تخریب شد.
علت دیگر مخفی بودن قبر ایشان، وصیت و تأکید حضرت فاطمه زهرا (س) بوده است مبنی بر اینکه پیکر پاکش شبانه دفن و قبر مطهرش پنهان و مخفی شود.
فلسفه اصلی مخفیبودن قبر حضرت زهرا(س) مربوط میشود به وقایع و جسارتهایی که از طرف خلفای وقت و اطرافیان خلفا، به آن بزرگوار وارد شده بود. یقیناً حضرت زهرا(س) با این کارشان میخواستند بار دیگر همانند جریان "فدک" مبارزه جدیدی را با وصیتنامه سیاسی خویش شروع کنند که ضربه سهمگینی به حکومت وقت وارد سازند.
فاطمه اطهر(س) با وصیت خویش افکار خفته مردم مدینه را بیدار میساختند و توجه افکار عمومی را نسبت به پایمالکردن حق خویش جلب میکردند. بدین ترتیب روشن میشود که زهرا(س) حتی مرگ و تشییع جنازهاش را وسیله جهاد و مبارزه در راه خدا و برای خدا و دین و در راه توضیح حقایق برای نسلها قرار داد و نتایج این مبارزه از همان لحظههای اوّل آشکار شد.
شهادت حضرت زهرا(س)
فاطمه علیهاسلام روزهای آخر عمر خود را سپری میکرد و به شدت از ابوبکر و عمر ناراضی بود، اما آنها که نارضایتی فاطمه را به صلاح حکومت خود نمیدیدند، آمدند تا به عنوان عیادت، رضایت وی را جلب کنند. فاطمه زهرا ابتدا نپذیرفت اما آنها پس از چند بار، امیرالمؤمنین علیهالسلام را واسطه کردند و بالاخره با اصرار زیاد به عیادت او آمدند. در همین ملاقات بود که فاطمه علیهاسلام رسماً نارضایتی خود را به گوش آنها رساند.
کم کم فاطمه علیها سلام آستانه شهادت قرار گرفت. دستور داد برایش تابوت ساختند و سپس به امیرالمؤمنین وصیت نمود.
روح پاک حضرت زهرا(س) در عصر یک روز غمانگیز از خانه دلتنگ دنیا پر کشید و به درجه رفیع شهادت نایل شد.
خبر شهادت آن حضرت فوراً در بین مردم انتشار یافت و مدینه یکپارچه عزا و گریه شد . سیل جمعیت برای دلداری و تسلیت امیرالمؤمنین و فرزندان خردسال فاطمه به طرف آن خانه کوچک سرازیر بود تا کمکم خورشید غروب کرد.
مردم متفرق شدند و علی تنها شد. شب بود؛ او شخصاً برای تغسیل و تدفین اقدام فرمود. شبانه آن بدن آزرده را همراه باران اشک خود غسل داد و کفن نمود و با عده کمی از شیعیان خاص خود بر او نماز خواند و بدن بیجان فاطمه را در گوشهای دور از چشم بیگانگان بهخاک سپرد؛ سپس با دستی خالی و سینهای پردرد به سوی قبر مطهر رسول خدا رو کرد و با کلماتی دلسوز خاطر خود را تسلی داد.
صبح شد و مسلمانها که از تدفین فاطمه علیهاسلام خبر نداشتند جمع شدند. وقتی که از دفن زهرا مطلع شدند با کمال جسارت خواستار نبش قبرش شدند که ناگهان با غرش شیر خدا، نفسها در سینهها حبس شد و از تصمیم خود منصرف شدند
حسین حاجی زاده 09151680092
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.