تمام دلخوشی ات این است که برای گرفتن چندرغازپول مجبور نیستی به فلان بانک بردسکن مراجعه کنی که دستگاه شماره دهی اش خراب است و مجبوری در گرما و سرما و شلوغی سرسام آور در صف بایستی و احتمالا با دو سه نفر اصطکاک پیدا کنی و بشود سوهان روحت تا آخر شب!
تمام دلخوشی ات این است که عابر کارت بانک کشاورزی داری و می توانی براحتی مبلغ مورد نظرت را برداشت کنی.
یکمرتبه چشمت می افتد به یک خودپرداز فوق العاده خلوت در بولوار اصلی شهر...
برق شادی را همه می توانند در چشمانت ببینند بجز خود خودپرداز! کارت را از جیبت درمی آوری و می دوی که نفر اول باشی ؛ یکمرتبه برق می رود؛ از چشمانت.
" با عرض پوزش دستگاه خراب است لطفا به شعب دیگر مراجعه فرمائید"
با خودت می گویی عجب دستگاه بدرد نخور و البته بدخطی است این هم شد تکریم ارباب رجوع! ولی اگر منصف باشی همین را هم نمی گویی به دو دلیل.
دلیل اول اینکه کلی عذرخواهی کرده بنده خدا! و ترا به مقصد بعدی رهنمون ساخته و دوم اینکه.... دومش را خودتان متوجه می شوید البته اگر اهل دل باشید.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.