شعر نو با موضوع انابد

شعر نو با موضوع انابد

انابد ، زادگاهم هست

از قناتش کوره راهی می رود پایین

و کشاورز آنجا به خدا نزدیک است.

آب آرام می خرامد در جوی 

پیرمردی تکیه دادست به توت

و کمی پایین تر 

با انارش شهرم 

ریشه در روح اصالت دارد.

پسته ، صولت ملک من است

و قناتی که به ما روشنایی داده است

رهگذر لم خواهد داد به گز

دل نشین است گیسوی افق

خشت هایی زیبا از پس سرخیه خشت

کوره ای گرما بخش.

پدرم هرساله پسته ای می کارد

زیر هر پسته ، درست پشت قنات

پهن است یک زیلو

پیرمردی خسته چای می نوشد

چای او هل دارد

بره ها با فریاد

مادر می جویند

صورت بیلش را باغبان برده در آب

می رسم آنجا من 

چه خدا نزدیک است

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

این رسانه به صورت رسمی از سال 1392 با نام آرمان انابد کار خود را آغاز کرد و اکنون می کوشد ادامه کارش را به صورت اخبار مثبت و امید بخش ومعرفی منطقه

آخرین مطلب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات